☆★☃عشق و خنده☃★☆

❤ しѺ√乇 ❤


مزیت دخترها به پس

چهار شنبه 24 خرداد 1391برچسب:,

|
 
آنتی پسر2


ادامه مطلب

سه شنبه 16 خرداد 1391برچسب:,

|
 
آنتی پسر

چگونه میتوانیم پسر ها رو ضایع(روغن مایع)کنیم.؟؟؟؟دخملا بیاین تو فوق العادس...                    


ادامه مطلب

سه شنبه 16 خرداد 1391برچسب:,

|
 

 

سه شنبه 16 خرداد 1391برچسب:,

|
 
داستان های طولانی ولی زیبا

 

 

سلام دوستان خوبم امروز می خوام یه داستان  خوشگل بزنم رو وبلاگم می دونم که خیلی طولانیاً و شاید هم بعضی ها خوششون نیاد ولی به نظر من که خیلی قشنگه اگه دوست داشتید بخونید و نظر بدید . فقط خواهشم اینه ک  داستان رو بخونید چون ر خیلی قشنگه و جالبه  

مزدا 323 قرمز رنگ، تا به نزديکي دختر جوان رسيد به طور ناگهاني ترمز کرد . خودرو چند قدم جلوتر از دختر جوان از حرکت ايستاد ، اما راننده، خودرو را به عقب راند، تا جايي که پنجره جلو دقيقا روبروي دختر جوان قرار گرفت . اين اولين خودرويي نبود که روبروي دختر توقف مي کرد ، اما هريک از آنها با بي توجهي دختر جوان ، به راه خود ادامه مي دادند .

دختر جوان، مانتوي مشکي تنگي به تن کرده بود که چند انگشتي از يک پيراهن بلند تر بود . شلواري هم که تن دخترک بود ،همچون مانتويش مشکي بود و تنگ مي نمود که آن هم کوتاه بود و تا چند سانتي پايين تر از زانو را مي پوشاند . به نظر مي آمد که شلوار به خودي خود کوتاه نيست و انتهاي ساق آن به داخل تا شده . دختر جوان نتوانست اهميتي به مزداي قرمز رنگ ندهد . سرش را به داخل پنجره خم کرد و به راننده گفت :" بفرماييد؟" .

مزدا مسافري نداشت . راننده آن پسر جوان و خوش چهره اي بود که عينک دودي ظريفي به چشم داشت . پسر جوان بدون معطلي و با بياني محترمانه گفت : " خوشحال ميشم تا جايي برسونمتون". دختر جوان گفت : " صادقيه ميرمااا". پسر جوان بي درنگ سرش را به نشانه تائيد تکان داد و پاسخ داد : " حتماً، بفرماييد بالا ". دخترک با متعجب ساختن پسر جوان، صندلي عقب را براي نشستن انتخاب کرد . چند لحظه اي از حرکت خودرو نگذشته بود که دختر جوان ، در حالي که روسري کوچک و قرمز خود را عقب و جلو مي کشيد و موهاي سرازير شده در کنار صورتش را نظم مي داد ،گفت :" توي ماشينت چيزي براي گوش کردن نيست "

- البته .

پسر جوان ،سپس پخش خودرو را روشن کرد . صداي ترانه اي انگليسي زبان به گوش رسيد . از آينه به دختر جوان نگاهي انداخت و با همان لبخند ظريفش که از ابتدا بر لب داشت گفت :"کريس دی برگ هست ، حالا خوشتون نمياد عوضش کنم ". دخترک با شنيدن حرف پسرجوان ،خنده تمسخر آميزي سر داد .

- ها ها ها ، اين که اريک کلاپتون . نميشنوي مگه ، انگليسي مي خونه . اصلا کجاش شبيه کريس دی برگِ .

- اِه ، من تا الان فکر مي کردم کريس دی برگ . مثل اينکه خيلي خوب اينا رو مي شناسيد ها .

دخترک ، قيافه اي به خود گرفت و ادامه داد:" اِي ، کمي "

- پس کسي طرف حسابمه که خيلي موسيقي حاليشه . من موسيقي رو خيلي دوست دارم ، اما الان اونقدر مشغله ذهني دارم که حال و حوصله موسيقي کار کردن رو ازم گرفته .

دخترک لبخندي زيرکانه زد و با لحني کش دار گفت:" اي بابا، بسوزه پدر عاشقي . چي شده ، راضي نميشه ؟"

- نه بابا، من تا حالا عاشق نشده ام . البته کسي رو پيدا نکرده ام که عاشقش بشم ، و اگرنه اگه مورد خوبي پيش بياد ، از عاشقي هم بدم نمياد . اصل قضيه اينه که، قبل از اينکه با ماشين بزنم بيرون و در خدمت شما باشم ، توي خونه با بابام دعوام شد .

- آخي ، سرچي؟ لابد پول بهت نمي ده.

- نه ، تنها چيزي که ميده پولِ . مشکل اينجاست که فردا دارم مي رم بروکسل، اونوقت اين آقا گير داده بمون توي شرکت کار داريم .

با گفتن اين جملات توسط پسر جوان ، دخترک، با اينکه سعي مي کرد به چهره اش هويدا نشود ، اما کاملا چهره اش دگرگون شد و با لحني کنجکاوانه پرسيد: " اِه، بروکسل چي کار داري؟ "

- دايي ام چند سالي هست که اونجاست . بعد از سه چهار ماه کار مداوم ، مي خواستم برم اونجا يه استراحتي بکنم؟

دخترک بادي به غبغب انداخت و سريع پاسخ داد:

- اتفاقا من هم يک هفته پيش از اسپانيا برگشتم.

- اِه، شما هم اونجا فاميل داريد؟ کدوم شهر.

- فاميل که نداريم ، براي تفريح رفته بودم ونيز.

پسر جوان نيشخندي زد و گفت : اصلا ولش کن بابا ، اسم قشنگتون چيه؟

- من دايانا هستم. اسم تو چيه، چند سالته؟ چه کاره اي؟

- چه خبره؟ يکي يکي بپرسيد، اين جوري آدم هول ميشه ... اولاً اين که اسم خيلي قشنگي داريد ، يکي از اون معدود اسم هايي که من عاشقشونم . اسم خودم سهيل ، 25 سالمه و پيش بابام که کارگذار بورس کار مي کنم . خوب حالا شما .

دخترک با شنيدن اين حرفهاي سهيل ، چهره اش گلگون شد و به تشويش افتاد .

- من که گفتم ، اسمم داياناست . 23 سالمه و کار هم نمي کنم . خونمون سمت الهيه است و الان هم محض تفريح دارم مي رم صادقيه . تا حالا بوتيک هاي اونجا نرفته ام . با يکي از دوستام اونجا قرار گذاشته ام تا بوتيک هاش رو ببينيم و اگه چيز قشنگي هم بود بخريم .

- همين چيزايي هم که الان پوشيده ايد خيلي قشنگه ها.

دايانا ، گره کوچک روسريش را باز کرد و بار ديگر گره کرد . سپس گفت:

- اِي ، بد نيست . اما ديگه يک ماهي هست که خريدمشون . خيلي قديمي شده اند ... . ولش کن ، اصلا از خودت بگو ، گفتي موسيقي کار نکرده اي و دوست داري کار کني ، آره؟

- چرا ، تا چند سال پيش يه مدتي پيانو کار مي کردم.

دخترک ، سعي مي کرد دلبرانه سخن وري کند ، اما ناگهان به جوشش افتاد ، طوري که منقطع صحبت مي کرد و کلمات را دستپاچه بيان مي کرد.

-اي واي، من عاشق پيانو ام . خيلي دوست دارم پيانو کار کنم ، يعني يه مدتي هست که کلاسش رو مي رم ، اما هنوز خيلي بلد نيستم . ... اصلا اينجوري نميشه، نگه دار بيام جلو بشينم راحت تر حرف بزنيم .

سهيل ، بي ردنگ خودرو را متوقف کرد . دايانا هم سريع پياده شد و به صندلي جلو رفت .

-دايانا خانوم ، داريم مي رسيما .

- دايانا خانوم کيه؟ بگو  دايانا !!! ... . ولش کن ، فعلا عجله ندارم . بهتره چند دقيقه ديگه هم با هم باشيم . آخه من تازه تو رو پيدا کرده ام . تو که مخالفتي نداري ؟

- نه ، من که اومده بودم حالي عوض کنم . حالا هم کي بهتر از تو که حالم رو عوض کنه . فقط بايد عرض کنم که الان ساعت نه و نيمه ، حواست باشه که ديرت نشه .

دخترک با شنيدن صحبت هاي سهيل، وقتي متوجه ساعت شد، چهره اش رنجور شد و در حالي که لب خود رابا اضطراب مي گزيد ، گفت:

-آره راست ميگي ... پس حداقل يه چند دقيقه اي ماشينت رو دور فلکه نگه دار ، باهات کار دارم .

سهيل ، با قبول کردن حرفهاي دايانا ، حوالي ميدان که رسيد ، خودرو را متوقف کرد . روي خود را به دخترک کرد و کمرش را به در تکيه داد . عينک دودي را از چشمانش برداشت .چهره اي نسبتا گيرا داشت . ته ريشي به صورتش بود و موهايي ژوليده داشت که تا گوشش را مي پوشانيد . پخش خودرو را خاموش کرد و سپس با همان لبخندي که بر لب داشت گفت :

- بفرماييد.

ديگر کاملا از ظاهر و طرز صحبت دخترک مي شد پي به هيجانش برد.

- موبايلت ... شماره موبايلت رو بده، البته اگه ممکنه .

پسر جوان لحظه اي فکر کرد و سپس گوشي همراه خود را از روي داشبورد- پشت فرمان برداشت . آن را به سمت دايانا دراز کرد.

- بگير ، زنگ بزن گوشي خودت که هم شماره تو روي موبايلم ثبت بشه و هم شماره من روي موبايل تو بيفته . فقط صبر کن روشنش کنم ... اونقدر اعصابم خورد بود که گوشي رو خاموش کردم .

دايانا ، به محض ديدن گوشي گران قيمت سهيل به وجد آمد . اما سريع شوق خود را کتمان کرد و فقط به گفتن"کوشي خوبي داري ها" قناعت کرد .

- قابلت رو نداره . اتفاقا بايد عوضش کنم ، خيلي يوغوره.

- خوب ، ممنون . فقط بگو کي مي تونيم همديگه رو دوباره ببينيم .

- ببينم چي ميشه . اگه فردا برم بروکسل که هيچ، اما اگه تهران بودم يه کاريش مي کنم . اصلا بهم زنگ بزن .

- باشه ... پس من مي رم . فعلا خداحافظ .

- خوشحال شدم،...خداحافظ . ... زنگ يادت نره .

دختر جوان ، درحالي که احساس مسرت مي کرد ، با گامهايي لرزان (از شوق) از خودرو خارج شد . هر چند قدمي که بر مي داشت ،سرش را برمي گرداند و مزدا را نگاه مي کرد و دستي براي سهيل تکان مي داد . پس از دور شدن دايانا ، سهيل از داخل خودرو پياده شد و طوري که دايانا متوجه نمي شد، او را تعقيب کرد .

حوالي همان ميدان بود که دايانا روي صندلي هاي يک ايستگاه اتوبوس نشست . سهيل ، گوشه اي لابلاي جمعيت در حال گذر ، خود را پنهان کرده بود و دايانا را نظاره مي کرد . دايانا دستش را به ساق شلوار خود انداخت و تايي که از داخل داده بود را باز کرد . شلوارديگر کوتاه نبود . از داخل کيفي که بر روي دوشش بود مقنعه اي بيرون آورد و در لحظه اي کوتاه آنرا سر کرد و از زير مقنعه ، تکه پارچه اي که بر سرش بود ، بيرون کشيد . از داخل همان کيف ، آينه کوچکي خارج کرد و با يک دستمال کوچک ، از آرايش غليظي که روي صورتش بود کاست . موهاي خرمايي رنگش را که روي صورتش سرازير شده بود ، داخل مقنعه کرد و با آمدن اولين اتوبوس ، از محل خارج شد .

سهيل در طول ديدن اين صحنه ها ، همچنان لبخند بر لب داشت . با رفتن دايانا، سهيل به سمت مزدا حرکت کرد . به خودرو که نزديک مي شد زنگ موبايلي که همراهش بود ، به صدا در آمد. سهيل بلافاصله پاسخ داد:

- بله؟

صداي خواهش هاي پسر جواني از آنسوي گوشي آمد .

- سلام ، آقا هر چي مي خوايي از تو ماشين بردار ، فقط ماشين رو سالم بهم تحويل بده . تو رو خدا ، بگو کجاست بيام ببرم ...

- خوب بابا ، چه خبرته . تا تو باشي و در ماشينت رو براي آب هويج گرفتن باز نزاري ... ببينم به پليس هم زنگ زدي ؟
- نه ، به جون شما نه ، فقط تو رو خدا ماشين رو بده .

- جون منو قسم نخور ، من که مي دونم زنگ زده اي ...ولي عيبي نداره ، آدرس مي دم بيا ... فقط يه چيزي ، اين يارويي که سي ديش توي ماشينت بود کي بود؟

- کي ؟ اون خارجيه ؟ ... استينگ بود ، استينگ .

- هه هه ... يه چيز ديگه هم مي پرسم و بعدش آدرس رو مي دم ؛ ونيز توي اسپانياست ؟

- ونيز؟ نه بابا، ونيز که توي ايتالياست ... آقا داري مسخره ام مي کني ، آدرس رو بده ديگه ...

- نه ، داشتم جدول حل مي کردم . مزداي قرمزت ، ضلع جنوبي صادقيه پارک شده . گوشيت رو مي زارم توي ماشين ، ماشين رو هم مي بندم و سوييچ رو مي اندازم توي سطل آشغالي که کنار ماشينته . راستي يه دايانا خانوم هم بهت زنگ مي زنه ، يه دختر خوشگل،... برو حالش رو ببر ، برات مخ هم زدم ،... خداحافظ !

 

 

 

 

 

 
LOVE

خفن ترین مطالب عاشقانه رو اینجا ببینید


ادامه مطلب
 
ادب آموزی

بچه ها جونم.اینم (اداب زندگی)واسه ی شما.میدونم دوسش دارید.بوس.بوس.

فصل اول: آداب زندگی  


متشکرم(مرسی)

متشکرم یکی از اولین کلماتی است که در کودکی یاد می گیریم.مشکل این است که در بچگی همیشه باید از همه تشکر کرد.باید مدام بگویید:متشکرم،ممنونم،مرسی خانم،مرسی آقا.بله.باید از همه تشکر کرد تا این که بالاخره یک روز از این که باید از تمام کره ی زمین و موجوداتش  تشکر کنید خسته و بیزار می شوید.آن وقت است که به جای تشکر خواهید گفت:((اَه.))به این می گویند رسیدن به دوران بلوغ!شاید هم فکر می کنید در بچگی آن قدر تشکر کرده اید که حالا در دوران بلوغ سهمیه ی تشکرتان تمام شده.برای همین است که دیگر زیاد تشکر نمی کنید یا این که برای گفتن <متشکرم>وقت کم می آورید؛یا شاید عجله دارید و درس و کار و زندگی دیگر حوصله ای برایتان باقی نگذاشته . بهرحال بعد از دوران بلوغ دیگر کم تر تشکر می کنید؛در حالی که برای ادای کلمه ی متشکرم فقط به یک ثانیه وقت احتیاج دارید.یعنی همان اندازه که (اَه)گفتن وقت می گیرد.تشکر کردن علامت این است که کسی برای شما کاری انجام داده و آن کار در شما اثر خوبی به جا گذاشته است.برای همین باید از نانوا  که نان می دهد تشکر کرد.از لبنیاتی که بقیه پول را پس می دهد تشکر کرد.از راننده ی تاکسی که زیاد و اضافه نمی گیرد تشکر کرد.از.... .باید از افرادی که جایشان را در اتوبوس به شما می دهند تشکر کرد یا آن هایی که در را برای تان باز می کنند یا به شما کمک می کنند و یا... .حالا روزگاری است که ادای این کلمه شما را محبوب خاص و عام می کند.

 

آداب تشکر  تشکر کردن هم مانند سایر کارها آدابی دارد.

 

چگونه باید به یک خارجی بگویید:متشکرم

 

به یک عرب=شکرا

 

به یک آلمانی=دانکه شون

 

به یک ترک=چُخ ممنون

 

به یک ایتالیایی=گراتزی

 

به یک فرانسوی=مرسی

 

به یک انگلیسی=تنکیو

 

به یک ناشنوا=کافی است فقط سرتان را خم کنید!

لطفا   کلمه ی ((لطفا)) را به شخصی می گویند که تقاضایی ازاو کرده با شند، مثلا ساعت را بپرسند. نشانی بگیرند،کبریت بخواهند. ولی اشکال این جا اَست که  همیشه بعد اَز لطفا،باید کلمه ی ((متشکرم )) هم به کار برد. (که جمعا می شود دو ثانیه!).البته این در صورتی اَست که شخص مقابل تقاضایتان را اَنجام دهد وگر نه شاید مجبور شوید بدوبی را نثارش کنید.

 

آداب پرسیدن ساعت برای این که جلوی مردم مودب جلوه کنیم،بایدیاد بگیریم چطور سوال کنیم.مثلا چطور از یک خارجی بپرسیم.

 

 

 

مستر( یا میسیز) خارجی ساعت چند اَست ؟

 

 

 

مستر( یا میسیز) خارجی ممکن اَست بگویید ساعت چند است؟

 

لطفا ساعت را به من بگویید.please what time is it?                               البته فراموش نکنید که در موقع پرسیدن وقت نباید ملیت طرف را به رخش بکشید.مثلا نگویید آقای فرانسوی ساعت چند است؟بهترین انتخاب این است که بگویید:ممکن است لطفا بگویید ساعت چند است؟یا میشه لطفا بگین ساعت چنده؟ توجه:اگر به زبان مادری خویش جواب شما را داد،مسخره اش نکنید!

 

خواهش می کنم خواهش می کنم را زمانی به کار می برند که طرف بخواهد جواب تشکر شما را بدهد.در این صورت می گویید خواهش می کنم،این که کاری نبود.(در حالی که کاری بوده کارستون).البته وقتی شما غریقی را که تصمیم به خودکشی داشته نجات می دهید(تازه بعد هم می فهمید که سینه پهلو کرده)دیگر نباید بگویید<این که کاری نبود.>مخصوصا نباید بگویید:((در خدمتم.))زیرا ممکن است او به امید جواب شما دوباره دست به خودکشی بزند و خود را غرق کند.به هر حال در جواب کسی که از شما تشکر می کند همیشه باید بگویید((خواهش می کنم)).

 

معذرت می خوام  معذرت را وقتی می خواهند که به طرف مقابل از نظر جسمی و روحی آزار رسانده باشند.

 

چه زمان باید معذرت خواهی کرد ؟وقتی از کنار کسی رد می شوید و برای لحظه ای جلوی نور آفتاب را می گیرید و او را در سایه قرار می دهید.وقتی پای کسی را لگد می کنید.وقتی کسی را((هُل))می دهید.وقتی اشتباها کسی را به قتل می رسانید!توجه:سربازی که در جنگ دشمن را بکشد،نباید از خانواده ی او معذرت خواهی کند؛بلکه اگر تیرش به خطا رفت باید از فرمانده اش عذر بخواهد.

 

ممکن است مرا ببخشید؟وقتی طلب بخشش می کنند به طرف مقابل آزار و صدمه رسانده باشند.در این صورت می گویند:((مرا ببخشید))اگر می خواهید شیک تر به نظر بیایید بگویید:((ممکن است مرا ببخشید؟))از این هم شیک تر؟((از شما خواهش می کنم مرا ببخشید))(باید هم خواهش کنید زیرا معلوم نیست او شما را ببخشد یا نبخشد!)وقتی کسی را با اتومبیل زیر می گیرید حتما باید بگویید:((خواهش می کنم مرا ببخشید که شما را زیر گرفتم))نه این که فقط بگویید:((وای ببخشیذ))و اگر هنوز زنده باشد باید در جواب شما بگوید:((آه خواهش می کنم.مهم نیست.اختیار دارید

 

 

))

اینم آپدیت امروز.قربون همتون.بای بای


ادامه مطلب

یک شنبه 14 خرداد 1391برچسب:,

|
 
عاشقانه

  

(((گفتی از عشق بنويس...مينويسم از عشق)))

گفتی از عشق بنویس... مینویسم از عشق ...

میخواهم از تو بنویسم ... تویی که عزیز دلمی ...

خون تو رگهای منی...اری ... میخواهم از تو بنویسم

از عشق و صداقتت...از شیطانی هایت... از خنده هایت... از صدای دلنشین و نازنینت

از خودت ... از وجودت ... از زیبایی های کلامت...

گفتی از عشق بنویس ... باز نوشتم ...گفتی از غم ننویس...حرفی ندارم

انقدر دوستت دارم ...انقدر عاشقتم...که زندگی بی تو محاله ... عزیزم...

ان قدر دوستت دارم ... که زندگی بی تو برام یه جاده ی کویریه ...

یه قول بده پیش دلم یه وقت نری ... تنها بشم ... اسیر روزگار بشم

بشم یه مریم تنها ...تو اوج انتظار تو یه وقتایی گم و گور بشم...

دلم میخواد تا میتونم ... کنار تو ... به ارامش دل برسم ...

اما میدونی عشق من ...گاهی اوقات دلم شور میزنه... از تنهای های روزگار

از حکمت های روزگار ... از دوری و درد انتظار...

اما میدونی عشق من ... میخوام تا زنده ام ... دوست بدارم  ... عاشقت باشم

چون تو مقدسی برام...چون که عزیز دلمی..............

 

 دوستان گل با نظرات قشنگتون مثل همیشه خوشحالمون کنید. خدانگه دار

  

 

 



 


ادامه مطلب

یک شنبه 14 خرداد 1391برچسب: عشق,عاشق,معشوق,متن عاشقانه,

|
 
نگاه

شنبه 13 خرداد 1391برچسب:نگاه,عکس منتخب,چهره,زیباترین ها,

|
 
مطالب عاشقانه و گریه دار و عکسهای بسیار زیبا

تنها خدا وعشق پایان نمیگیرند...


ادامه مطلب
 
شعرهاومطالب عاشقانه و بسیار زیبا

اسمش را میگذاریم دوست مجازی اما آنسو یک آدم حقیقی نشسته . . خصوصیاتش را که نمیتواند مخفی کند ...وقتی دلتنگی ها و آشفتگی هایش را مینویسد وقت میگذاردبرایم، وقت میگذارم برایش . . نگرانش میشوم دلتنگش میشوم . . وقتی درصحبت هایم،به عنوانِ دوست یاد میشود مطمئن میشوم که حقیقی ست . . هرچند کنارهم نباشیم هرچند صدای هم راهم نشنیده باشیم، من برایش سلامتی و شادی آرزو دارم هرکجا که باشد --- پس دوست من در دنیای مجازی دوستت دارم

شنبه 13 خرداد 1391برچسب:,

|
 
وداع

 

see to me

 

شنبه 13 خرداد 1391برچسب:عکس,وداع,

|
 
نظرخواهی

من این مطلب درباره شبکه پرشین تون رو دیدم و کپیش کردم تا نظر شما دوستان رو هم بدونم.


ادامه مطلب
 
Enrique

اینم ترجمه اهنگ i like it انریکه خودم عاشق ریتمشم.


ادامه مطلب

شنبه 13 خرداد 1391برچسب:انریکه,i like it,ترجمه اهنگ های خارجی,

|
 
لبخند

سلام سلام.بازم اومدم با کلی جک و مطالب بااااااحال و جدید.عاشق خنده هاتونم


ادامه مطلب
 
پ ن پ

بدو بدو پ ن پ های جدید رسید.داغه داغ.بیا تو.نظر یادت نره.....


ادامه مطلب

شنبه 13 خرداد 1391برچسب:پ ن پ,پ ن پ جدید,پ ن پ خواندنی, جالب,,

|
 
عشق عجیب غریب

 یه خاطره ی جالب دارم براتون.از آغاز یک عشق از نوع    گ و ز توروخدا نظر یادتون نره


ادامه مطلب
 
عکس

اینجا چنتا عکس خوشگله ازتخم مرغای ناز.حتما ببینید.مطمِنم خوشتون میاد.


ادامه مطلب
 
عشق خوانندگی

شنبه 13 خرداد 1391برچسب:,

|
 
نمکدون

سلام دوستان عزیزم.براتوون چنتا مطلب بامزه گذاشتم.امیدوارم خوشتون بیاااااد.


ادامه مطلب
 


♀★•★♥lOvE♥★•★♀سلام گیتی هستم متولد دیم خونم تو تهرانه☃ اينجاهمه چي درهمه.............. اوميدوارم كه از وبم خووووووووووووووووشتون بياد.من اينجا بي طرفم يعني مطالب وبم فقط محض خندس . هركي هم بخوادباهاش تبادل لينك ميكنم. لطفااگه تبلیغاتیااومدن توسایتم که تبلیغات کنن بایدبگم ازهمون راهی که اومدن ازهمون راهم برگردن وبیخودنظرنزارن چونکه نخونده پاکشون میکنم افتادحالااااااااااااااااااااا واينكه ديگه نظريادتون نره اگه بياين وازخودتون ردپايي نزارين من ميدونم شما.★☆ وامادرمورد مطالب سايتم اين مطالباكه قابلي ندارندولي هركه آنهارو ور دارد خدااو را ور دارد....... راستی یادم رفت بگم اینوهم بدونیدکه ایمل واسم نزاریدفقط وفقط اسم وب سایتتونوبزارید اوکی ........I Love you ........I Love you .......I Love you ......I Love you .....I Love you ....I Love you ...I Love you ..I Love you .I Love you .I Love you .I Love you ..I Love you ...I Love you ....I Love you .....I Love you ......I Love you .......I Love you ........I Love you ........I Love you ........I Love you .......I Love you ......I Love you .....I Love you ....I Love you ...I Love you ..I Love you .I Love you .I Love you .I Love you ..I Love you ...I Love you ....I Love you .....I Love you ......I Love you .......I Love you ........I Love you ........I Love you ........I Love you .......I Love you ......I Love you .....I Love you ....I Love you ...I Love you ..I Love you .I Love you .I Love you .I Love you ..I Love you ....I Love you ......I Love you .......I Love you ........I Love you ........I Love you ........I Love you .......I Love you ......I Love you .....I Love you ....I Love you ...I Love you ..I Love you .I Love you .I Love you .I Love you ..I Love you ...I Love you ....I Love you .....I Love you ......I Love you .......I Love you ........I Love you ........I Love you ........I Love you .......I Love you ......I Love you .....I Love you ....I Love you ...I Love you ..I Love you .I Love you .I Love you .I Love you ..I Love you ...I Love you ....I Love you .....I Love you ......I Love you .......I Love you ........I Love you ........I Love you ........I Love you .......I Love you ......I Love you .....I Love you ....I Love you ...I Love you ..I Love you .I Love you .I Love you .I Love you ..I Love you ....I Love you ......I Love you .......I Love you ........I Love you ........I Love you ........I Love you .......I Love you ......I Love you .....I Love you ....I Love you ...I Love you ..I Love you .I Love you .I Love you .I Love you ..I Love you ...I Love you ....I Love you .....I Love you ......I Love you .......I Love you ........I Love you ........I Love you ........I Love you .......I Love you ......I Love you .....I Love you ....I Love you ...I Love you ..I Love you .I Love you .I Love you .I Love you ..I Love you ...I Love you ....I Love you .....I Love you ......I Love you .......I Love you ........I Love you ........I Love you ........I Love you .......I Love you ......I Love you .....I Love you ....I Love you ...I Love you ..I Love you .I Love you .I Love you .I Love you ..I Love you ....I Love you ......I Love you .......I Love you ........I Love you ________________@@@__ ________________@@@__ ________________@@@__ ________________@@@__ ________________@@@__ ________________@@@__ ________________@@@__ ________________@@@__ _@@@@@@@@@@@@__ _@@@@@@@@@@@@__ _______________________ ________@@@__________ ______@@___@@_______ _____@@_____@@______ ____@@_______@@_____ ___@@_________@@____ ___@@_________@@____ ____@@_______@@_____ _____@@_____@@______ ______@@___@@_______ ________@@@__________ _______________________ ___@@@_______@@@___ ___@@@_______@@@___ ___@@@_______@@@___ ___@@@_______@@@___ ___@@@_______@@@___ ___@@@_______@@@___ ____@@@_____@@@____ _____@@@___@@@_____ _______@@@@@________ _______@@@@@________ _______________________ ____@@@@@@@@@____ ____@@@@@@@@@____ ______________@@@____ ______________@@@____ ____@@@@@@@@@____ ____@@@@@@@@@____ ______________@@@____ ______________@@@____ ____@@@@@@@@@____ ____@@@@@@@@@____


 

 


تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان عشق و خنده و آدرس giti13.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





ضد دختر
ஐღهرچی بخوای ஐღ
بزرگترین پاتوق پارسی زبانان
بنفشه
دنیای ابی
bodo bia
اینجا همه چی در همه...
شیدایی
انگورچینی شب
نوشته های من
love
عشق و جنون
دانلود مسابقات رقص TV Persia1
بیا تو حالشو ببر
متن های ادبی و زیبا
سایت تفریحی آخاله
اخبار هنرمندان
ردیاب خودرو

 

 

تشکر
شعر قشنگ خداحافظ
★این شعر واقعا ارزش خوندن داره....★
یادته؟
وای!!!!فک کن.....
هندوانه دااااااغ
●••▪·دوستان این داستان کوتاه رو از دست ندید.بعد خوندن شرط میبندم آه میکشی▪••●
♥ஜفقط یه ایرانی میتونه♥ஜ
صد رحمت به عباسعلی
ایرانی بمان ای هموطن..
قضاوت مرررررردم
عشق یه چیزی مثل کشکو دوغه
بوووووووووووووووووومب خنده
خنده بازار داغ اخخخخر هفته
دیکشنری فارسی به فارسی$
ماه مبارک رمضان همراه با خنده
تست روان شناسی
جفنگ گویی
تا حالا دقت کردین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خنده بازار
مشکلی هست؟
تا حالا از جلو به ماشینا نیگا کردین !؟ این شکلی اند !
نام های عجیب
عکس عروس
چجوری بگم دوست دارم
هاهاهاه
واقعا ادم گریش میگیره.حتما بخونینش...
بغض دل من
نام ها
فال دانشجویی
فال عطسه
مسلمان
فال
سربازی خانم ها
فرکانس شبکه های ماهواره ای
کد تقلبGTA
رندی اورتون
جان سینا
خود ارایی
مزیت دخترها به پس
آنتی پسر2
آنتی پسر
داستان های طولانی ولی زیبا
LOVE
ادب آموزی
عاشقانه
نگاه
مطالب عاشقانه و گریه دار و عکسهای بسیار زیبا

 

 

RSS 2.0

فال حافظ

قالب های نازترین

جوک و اس ام اس

جدید ترین سایت عکس

زیباترین سایت ایرانی

نازترین عکسهای ایرانی

بهترین سرویس وبلاگ دهی


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 293
بازدید دیروز : 54
بازدید هفته : 752
بازدید ماه : 731
بازدید کل : 186567
تعداد مطالب : 59
تعداد نظرات : 38
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


انواع کد های جدید جاوا تغییر شکل موس